1 - تفاوت مفهوم شیعه در صدر اسلام با مفهوم آن در عصر حاضر
ابن تیمیه متوفای 728 در منهاج السنه در این باره مینویسد: وكانت الشیعة أصحاب علی یقدمون علیه أبا بكر وعمر وإنما كان النزاع فی تقدمه على عثمان ... .در صدر اسلام شیعه به کسی گفته میشده است که ابوبکر و عمر را بر امیرمؤمنان علیه السلام برتری میدادند؛ اما تنها اختلاف در باره عثمان بود و آنها امیرمؤمنان علیه السلام را از عثمان برتر میدانستند[1].
و ابن حجر عسقلانی متوفای 852 نیز تصریح میکند: شیعیان کسانی هستند که امیرمؤمنان علیه السلام را دوست دارند و او را بر سایر صحابه مقدم میکنند؛ اما اگر بر ابوبکر و عمر مقدم بدانند، شیعه به حساب نمیآیند؛ بلکه باید به او شیعه غالی و رافضی گفت: والتشیع محبة على وتقدیمه على الصحابة فمن قدمه على أبی بكر وعمر فهو غال فی تشیعه ویطلق علیه رافضی وإلا فشیعی فإن اضاف إلى ذلك السب أو التصریح بالبغض فغال فی الرفض وإن اعتقد الرجعة إلى الدنیا فأشد فی الغلو[2].
بنابر این تعریف، مراد از شیعیانی كه قاتل امام حسین علیه السلام، شیعیان دوازده امامی نبودند بلكه همان اكثریت اهل سنت بودند كه معتقد به محبت علی (ع) و تقدیم ابوبكر و عمر بر آن حضرت بودند!!
قتل امام حسین (ع) به دستور مستقیم یزید بوده
طبق منابع اهل سنت قاتل امام علیه السلام ، یزید بن معاویه لعنة الله علیهما است: (به عنوان نمونه):
قال ابن الأثیر المتوفی 630: أما قتلی الحسین فإنه أشار علی یزید بقتله أو قتلی فاخترت قتله[3].
قال الذهبی المتوفی 748: قلتُ : ولما فعل یزید بأهل المدینة ما فعل ، وقتل الحسین وإخوته وآله[4].
قال ابن کثیر الدمشقی المتوفی 774: أنه قتل الحسین وأصحابه على یدى عبید الله بن زیاد[5].
2 - قتل امام حسین علیه السلام ، توسط شیعیان آل أبی سفیان
طبق روایاتی که در برخی از مقاتل آمده است، امام حسین علیه السلام به دشمنان خود که در کربلا حاضر بودهاند «شیعیان آل أبی سفیان» اطلاق کرده است: خوارزمی می نویسد: فصاح بهم : وَیْحَكُمْ ، یا شیعَةَ آلِ أَبی سُفْیانَ ! إِنْ لَمْ یَكُنْ لَكُمْ دینٌ ، وَكُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ ، فَكُونُوا أَحْراراً فی دُنْیاكُمْ هذِهِ[6].
3 - قتل امام حسین (علیه السلام) توسط نواصب و مبغضان حضرت علی (علیه السلام)
در برخی از کتب اهل سنت آمده كه قاتلین امام حسین (علیه السلام) نواصب بودند كه بغض و كینه حضرت علی (علیه السلام) را به دل داشتند و فریاد زدند که ما تو را به خاطر دشمنی با پدرت میکشیم: . فقالوا له : إنا نقتلك بغضا لأبیك![7]
4 - حضور اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در میان قاتلین امام حسین (علیه السلام)
از پاسخهایی كه وهابیون را زمین گیر كرده حضور صحابه در سپاه عمر سعد بوده كه طبق منابع اهل سنت در میان كسانی كه نامه به امام حسین (علیه السلام) نوشتند ودر سپاه یزید در كربلا شركت داشتند، تعدادی از صحابه به چشم می خورد كه اگر چنان كه این ها شیعه بودند پس ثابت می شوند در میان صحابه هم كسانی بودند كه از شیعیان علی (علیه السلام) بودند و اگر چنان كه این ها دشمن اهل بیت بودند پس ثابت می شود كه در میان صحابه دشمنان اهل و نواصب هم بودند و این پایه اعتقادی وهابیون واهل سنت را مبنی بر عدالت تمام صحابه واهل بهشت بودن آنان را متزلزل می كند.
ابو حامد غزالی، دانشمند نامدار اهل سنت تصریح میکند که واعظان نباید مقتل امام حسین علیه السلام را برای مردم بخوانند؛ زیرا باعث میشود که مردم از مشاجره و نزاع میان صحابه آگاه شوند و آگاهی از این قضیه سبب میشود که آنها نسبت به صحابه بدبین شوند؛ ابن حجر مكی می نویسد: قال الغزالی وغیره ویحرم على الواعظ وغیره روایة مقتل الحسین وحكایاته وما جرى بین الصحابة من التشاجر والتخاصم فإنه یهیج على بغض الصحابة والطعن فیهم[8].
اصحابی که در سپاه عمر بودند و در قتل سید الشهداء شركت داشتند:
تعدادی از اصحاب در کربلا در سپاه یزیدی حاضر بودهاند كه به خاطر طولانی شدن مقاله ازذکر نام آنان صرف نظر می كنیم.
قلع و قمع شدن شیعه در کوفه به دستور معاویه
طبق نقل ابن ابی الحدید به دستود معاویه زیاد بن سمیه شیعیان كوفه را در زیر هر سنگ و کلوخی پیدا کرده و می کشت ؛ و یا دست ها و پا های آنان بریده و چشم هایشان را کور كرده ؛ و بر تنه های درخت خرما به دار می کشید.[9].
اکثر کوفیان ، طرفداران خلیفه دوم بودند :
روایات و کلمات تاریخی دلالت می كند که مردم كوفه تابع خلفای قبل از علی علیه السلام بوده اند به طوری كه وقتی امیر مومنان علیه السلام خلافت را در كوفه به دست گرفتند خواستند یكی از بدعت های عمر – نماز تراویح – را ریشه كن نمایند ؛ لذا به امام حسن علیه السلام دستور دادند كه به مسجد رفته و مانع مردم شوند اما تا حضرت با این عمل مخالفت نمودند ، مردم صدا به اعتراض بلند كرده كه "وای سنت عمر از دست رفت"[10].
این ماجرا به حدی گسترده بود که حضرت در ضمن خطبه ای مفصل می فرمایند من از شورش عمومی و نیز از بر هم خوردن پایه های حکومت اسلامی در کوفه ترسیدم !!!این خود بیانگر آن است که بیشتر مردم کوفه از طرفداران خلیفه دوم بودند و این با شیعه بودن منافات دارد ؛ كلینی طی روایت مفصلی از حضرت امیر (ع) نقل می كند.[11].
پی نوشت:
[1] . منهاج السنة النبویة ج 2 ص 96 ، نشر : مؤسسة قرطبة - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : د. محمد رشاد سالم.
[2] . هدی الساری مقدمة فتح الباری شرح صحیح البخاری ، ص 459، نشر : دار المعرفة - بیروت - 1379 - ، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی , محب الدین الخطیب .
[3] . الكامل فی التاریخ ج3 ، ص474، نشر : دار الكتب العلمیة - بیروت - 1415هـ ، الطبعة : ط2 ، تحقیق : عبد الله القاضی.
[4] . تاریخ الإسلام ج 5 ص 30، نشر : دار الكتاب العربی - لبنان/ بیروت - 1407هـ - 1987م ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : د. عمر عبد السلام تدمرى.
[5] . البدایة والنهایة ج 8 ص 222 ،نشر : مكتبة المعارف – بیروت.
[6] . مقتل الحسین خوارزمی ج 2 ص 38. بحار الأنوار ج 45 ص51. اللهوف فی قتلى الطفوف، ص 45.
[7] . ینابیع المودة لذوی القربى ، القندوزی ، ج3، ص80.
[8] . الصواعق المحرقة ج 2 ص 640 ، لابن حجر الهیثمی المتوفی : 973هـ ، دار النشر : مؤسسة الرسالة – لبنان.
[9] . شرح نهج البلاغة ، ج11 ، ص 44 و النصایح الكافیة ، محمد بن عقیل ، ص 72 .
[10] . شرح نهج البلاغة 12: 283 ـ تلخیص الشافی 4: 52.
[11] . الكافی ج : 8 ص : 58، ح21 الاحتجاج ج : 1 ص : 263، وسائلالشیعة ج : 1 ص : 457، كتاب سلیم بن قیس ص : 718.